اینروزا حالم خیلی بده در حدی که مادرم مدام درحال پرسیدن اینه که چی شده؟ به چی فکر میکنی؟چت شده؟؟ 

تو حالت خلسه ام انگار. 

نمیتونم به مادرم بگم که عاشق شدم، نمیتونم بگم عاشق یه دختر ول شدم، یه دختر غیر قابل اعتماد با یه خانواده داغون. 

هر روز میبینمش و به چشم هم خیره میمونیم و انگار هر دو تو دلمون چیزی برای گفتن داریم. 

حس میکنم دوسم داره، اما مانع بزرگ اخلاقیات و خانوادشه چون از اون دخترای پسر بازه و خانوادش هم داغونن. 

لعنت به من که به همچین دختری دل باختم. 





مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

tarazmarket.avablog.ir رسا رسانه تایپ و طراحی اینترنتی نیسا کُنج فروش ويژه با سِلف آموز، خودت یاد بگیر جهان رایانه Mike فرکتال هنر